زمین به دور خورشید میچرخید، ماه به دور زمین. اما پس خورشید، برای چی میچرخید؟
تا حالا دقت کردین به که چقدر چیزهای خیلی خیلی کوچیک و خیلی خیلی بزرگ شبیه همن؟ حداقل در رفتارشون؟ مثلاً یه اتم چقدر شبیه یه منظومه ست ؟ یا تصویر شبکهی نورونی (سلولهای عصبی) چقدر شبیه یه کهکشانها میتونه باشه؟ یا مثلاً دنبالهی طلایی فیبوناچی. همون شکل معروف صدف حلزونی که چقدر توی طبیعت تکرار شده. تازه این قضیه محدود به تصاویر ظاهری نمیشه. همونطور که گفتم این شباهت توی رفتار مواد مختلف هم وجود داره. اگر هر مادهای که در طبیعت وجود داره رو ساخته از اتم و ریزذراتش(!) بدونیم و هر چقدر داخل اون بشیم به ریزترینها برسیم و هرچقدر از اون دور بشیم و بزرگترینها مثل کهکشانها برسیم؛ یه ویژگی مشترک میبینیم و اونهم حرکته. حالا این حرکت صرفا جابهجایی فیزیکی از یه مکان به مکان دیگه نیست؛ منظورم اون اتفاقیه که میتونه درونشون اتفاق بیافته یا حتی اثری که میتونن که از خودشون به جا بذارن.